نگارش مطلب توسط: کلینیک آینده
تعداد بازدید: 3196
ØªØ¹Ø±ÙŠÙ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ پروري
ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ ÙØ¹Ø§Ù„يتي هدÙمند به منظور مراقبت كردن از ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† در جهت بقا Ùˆ رشد آنها است. ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ø§Ø² ريشه لاتين par ere مشتق شده است كه به معناي بارآوردن، رشد دادن، Ùˆ پرورش دادن مي باشد. سابقاً در مورد Ù…ØÙ„ آموزش به كار Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ مي شد، Ù…ØÙ„ÙŠ كه در آن والدين معلمي را بكار مي Ú¯Ø±ÙØªÙ†Ø¯ تا ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø´Ø§Ù† را تربيت كند؛ كه به خوبي معناي آخر از آن متواطر مي شود. Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از ÙØ¹Ù„ پرورش دادن نسبت به اسم آن parent قدمت بيشتري دارد. به عبارت ديگر ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ø¯Ø± ريشه وابسته به ÙØ¹Ø§Ù„يتي است كه در آن گروهي به رشد Ùˆ پرورش دادن كودكان مي پردازند. ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ùˆ پرورش دهندگان سابقاً با رابطه خوني والدين Ùˆ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† مشخص مي شدند ولي امروزه اين ÙØ¹Ù„ براي اعمالي چون به ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ خواندگي Ù¾Ø°ÙŠØ±ÙØªÙ†ØŒ دايگي كردن Ùˆ همچنين به اشخاصي چون جانشين هاي والدين كه لزوماً ارتباط خوني با هم ندارند نيز اطلاق مي شود. به عبارتي ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ø¨Ø§ ÙØ±Ø§ÙŠÙ†Ø¯Ù‡Ø§ÙŠ ÙØ¹Ø§Ù„يت Ùˆ تعامل مشخص مي شود كه معمولاً رشد دهنده بچه ها هستند اما لزوماً Ùˆ اختصاصاً تنها توسط والدين اجرا نمي شوند. Ùˆ البته ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ø¨Ù‡ وسيله پرستاري كردن Ùˆ پرورش دادن Ùˆ ديگر مراقبت ها تعري٠مي شود كه ممكن است از زماني به زمان ديگر متغير مي باشد (كلارك - استوارت Ùˆ همكاران، 1995 به نقل از ØÙ‚وقي، 2004). همچنين ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ ÙØ¹Ø§Ù„يتي است كه معمولاً مستلزم اين است كه ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†ØŒ والدين Ùˆ ديگر اعضاي خانواده در طول زندگي تعامل داشته باشند (ØÙ‚وقي، 2004).
اگر در ارزيابي تعيين صلاØÙŠØª Ùˆ شايستگي والدين، ارتقاي Ø±ÙØ§Ù‡ Ùˆ عملكرد كودكان مد نظر باشد؛ بايد به دو جنبه توجه داشت: 1- ÙØ¹Ø§Ù„يت هاي ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ ÙŠØ¹Ù†ÙŠ درگيري ÙØ¹Ø§Ù„انه در اين زمينه، كه عنصر هسته اي Ùˆ لازمه صلاØÙŠØª ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ø§Ø³Øª. 2- ØÙˆØ²Ø© عملكردي، جنبه هاي اصلي عملكرد كودكان كه والدين بر آن تأكيد دارند، Ùˆ پيش نياز آنچه كه كودكان نياز دارند تا در آينده عملكردي بهينه داشته باشند (ØÙ‚وقي، 2004).
والدين در سراسر عمر والدگري خود كارهاي زيادي در زمينه هاي بسياري براي كودكان خود انجام مي دهند، كه هد٠تمامي آنها ارتقاي Ø±ÙØ§Ù‡ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† مي باشد.گروه وسيعي از آنچه والدين انجام مي دهند هسته ÙØ¹Ø§Ù„يت هاي والدين در راه تربيت ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† است انجام اين امور شرط لازم Ùˆ كاÙÙŠ براي ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ù…Ù†Ø§Ø³Ø¨ است. به نظر مي رسد كه اين شرط در سه زير گروه ÙØ¹Ø§Ù„يت ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ù‚Ø±Ø§Ø± مي گيرد: مراقبت، مهار Ùˆ رشد. هر كدام از اين موارد شامل دو واقعيت هستند: 1) پيش گيري از بد بختي Ùˆ هر چيزي كه باعث آسيب زدن به كودكان مي شود.2) Ø§ÙØ²Ø§ÙŠØ´ Ùˆ اهميت دادن به هر آنچه كه به Ø±ÙØ§Ù‡ Ùˆ سلامت كودكان كمك مي كند. اين موارد در ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ها Ùˆ طبقات اجتماعي گوناگون Ùˆ ØØªÙŠ Ø¯Ø± سنين Ù…Ø®ØªÙ„Ù Ù…ØªÙØ§ÙˆØª است؛ Ùˆ اما ØªØ´Ø±ÙŠØ Ø§ÙŠÙ† ÙØ¹Ø§Ù„يت ها:
آ) مراقبت
شامل آن دسته از ÙØ¹Ø§Ù„يت هايي است كه به منظور ÙØ±Ø§Ù‡Ù… كردن نيازهاي مربوط به بقاي كودكان انجام مي گيرد. مراقبت تنها نيازهاي جسماني كودكان Ùˆ كمبودهاي تغذيه اي، ØØ±Ø§Ø±ØªÙŠ Ùˆ سر پناه داشتن را شامل نمي گردد، بلكه شامل نيازهاي هيجاني چون عشق ÙˆÙ…ØØ¨Øª ونيازهاي اجتماعي چون مسؤليت پذيري در مراØÙ„ Ù…ØªÙØ§ÙˆØª رشد مي باشد. مراقبت جسماني شامل ÙØ¹Ø§Ù„يت هاي مراقبتي به منظور ÙØ±Ø§Ù‡Ù… كردن نيازهاي اساسي چون خوراك، پوشاك، بهداشت، خواب، نياز به سرپناه Ùˆ ØÙ…ايت در مقابل تهديد كننده هاي بقاي كودك مي باشد. مراقبت هاي هيجاني شامل ÙØ¹Ø§Ù„يت هاي ØÙ…ايتي ÙØ±Ø§Ù‡Ù… كننده اسباب Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ÙŠØŒ پيشگيري از اظطراب Ùˆ ترس Ùˆ ضربات روØÙŠ Ù…ÙŠ باشد. اين نوع مراقبت همچنين توجه به ÙØ±Ø¯ÙŠØª كودكان است. عشق ورزيدن بدون قيد Ùˆ شرط، به كودكان اين امكان رال مي دهد تا قدرت مواجهه با خطرات را داشته باشند. دستاورد دستيابي به اهدا٠مرا قبت هيجاني براي كودك تعاملي مثبت Ùˆ پايدار Ùˆ اطمينان بخش با دنياي پيرامون را ÙØ±Ø§Ù‡Ù… مي كند Ùˆ اورا قادر مي سازد تا دلبستة ايمن باشد Ùˆ خوش بينانه به سوي تجربه كردن پيش برود. اما مراقبت هاي اجتماعي به اين منظور انجام مي شود كه كودك در مسير رشد خود به سوي نوجواني Ùˆ جواني به دور از گروه هاي همسال رشد نكند. با توجه به اينكه روابط اجتماعي تأثيرات مهمي بر ديدگاه كودكان از خودشان دارد Ùˆ قوياً بر تظاهرات هيجاني آنها تأثير مي گذارد، اين مراقبت اهميت مي يابد. مراقبت به روابط اجتماعي مثبت Ùˆ به كمك به كودكان تأكيد دارد تا آنها بتوانند تجارب خانه Ùˆ مدرسه را يكپارچه سازي كنند Ùˆ مسؤليت ÙØ²Ø§ÙŠÙ†Ø¯Ù‡ اي را در رابطه با خود مديريتي كسب كنند. اين نوع مراقبت كودكان را قادر مي سازد تا ارزش ها را بشناسند Ùˆ رشد خويشتن را از تعامل سازنده با ديگران جستجو كنند تا عملكرد موÙقي در وظاي٠خود داشته باشند. بازده مراقبت موÙÙ‚ والدين، داشتن سلامتي، دلبستگي ايمن به والدين، Ø§ØØ³Ø§Ø³ رشد مثبت واستوار خود است؛ اين دستاوردها پايه Ùˆ اساس عزت Ù†ÙØ³ هستند Ùˆ مراقبت خوب به كودك كمك مي كند كه علي رغم Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÙŠØª هاي ژنتيكي Ùˆ اساسي؛ از نظر جسماني سلامت، از نظر هيجاني انعطا٠پذير، Ùˆ از نظر اجتماعي لايق Ùˆ توانمند در شناسائي موقعيت هاي جديد باشد، تمام ظرÙيتهاي خود را بشناسد Ùˆ در جهت رشد آنها ØØ±ÙƒØª كند (ØÙ‚وقي، 2004).
ب) مهار:
مهار شامل آن دسته از ÙØ¹Ø§Ù„يت هايي است كه والدين متناسب با ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ خاص Ùˆ سن كودكان خود مرزها Ùˆ ØØ¯ÙˆØ¯ÙŠ Ø±Ø§ تعين مي كنند Ùˆ كودكان خود را ملزم به رعايت آنها مي كنند. اگر اÙكار Ùˆ هيجان ها نتوانند مهار شوند در نتيجه در ØØ§Ù„تي كلي Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ هم نمي توانند مهار شوند؛ چرا كه گمان مي شود اÙكار Ùˆ Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª همچون تظاهرات Ø±ÙØªØ§Ø±ÙŠ Ù†ÙŠØ² نياز به مهار شدن دارند تا در نتيجه Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ نيز مهار شوند. واژه متداولي كه بجاي مهار در ادبيات ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ مي شود «Ù†Ø¸Ø§Ø±Øª» است. نظارت همراه با راهنمايي مي باشد يعني يعني نظاره Ù…Ù†ÙØ¹Ù„انه اعمال كودك نيست. رابطه مهار كردن با نظارت به توجه كردن وابسته است. توجه به ÙØ¹Ø§Ù„يت هاي كودكان Ùˆ متقاعد كردن كودكان با دلايل قانع كننده به منظور رعايت قوانين ومرزها. واژه مهار كردن Ø§ØØ³Ø§Ø³ ناملايمي را بر مي انگيزد، چرا كه مهار كردن با ØªÙƒØ§Ù„ÙŠÙ Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ كننده قدرت وتوان تداعي همراه مي شود. اين Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù‡Ù…Ø²Ù…Ø§Ù† واژه اي خنثي Ùˆ غير ضروري به نظر مي رسد. ÙØ¹Ø§Ù„يت هاي مهارگري به وسيله مجموعه تعامل ميان پيش بين هاي شخصي والدين Ùˆ انتظارات ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ù‡Ø¯Ø§ÙŠØª مي شوند. نياز اصلي Ùˆ اساسي در مهار كردن اينكه به آن ÙˆØ¶ÙˆØ Ø¨Ø®Ø´ÙŠØ¯Ù‡ شود، همچنان كه كودكان رشد مي كنند Ùˆ بزرگتر مي شوند اگر با منابع قدرت تعامل داشته باشند قويتر خواهند شد وبراي مواجه با سختي ها آماده تر خواهند شد. رشد جسماني كودكان آنها را از نظر اجتماعي نيز بالغ مي كند، بلوغ اجتماعي به كودكان كمك مي كند تا نسبت به خودشان آگاه شوند Ùˆ به آنها قدرت مواجهه با مشكلات ناشي از مهار شدن را نيز مي دهد. اين مسأله براي نوجوانان اهميت زيادي دارد چرا كه در سنين نوجواني همسالان قدرت Ù†Ùوذ زيادي در دوستان دارند. تلاش هاي والدين در جهت مهار كودكان از تاريخچه اي كه خودشان در رابطه با مهارهايي كه در دوران كودكي Ùˆ نوجواني داشته اند الگو مي گيرد؛ به طوري كه والديني كه در كودكي خشونت را تجربه كرده اند، عقايدي خشن در رابطه با مهار كردن كودكان خود دارند. مهار كودكان توسط والدين در درون مرزهاي مشخصي كه سن كودك، ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ جامعه Ùˆ تاريخچه والدين تعين كننده آن است مشخص مي شود. مهار كننده ها مجموعه كاملي از شكل دهنده هاي رواني Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ هستند كه با دگرگوني هاي ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÙŠ Ùˆ Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ø§Øª قوميتي آميخته مي شوند Ùˆ چگونگي تنبيه گري Ùˆ اجبارها را تعيين مي كند. ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ ها ديدگاه هاي خود را با اجتماع سازگار مي كنند، ممنوعيات جامعه را مي پذيرند Ùˆ ظرÙيت هاي خود را با سازش پذيري بهتر با كمبودها ارتقا مي دهند (ØÙ‚وقي، 2004).
ج) رشد:
ÙØ¹Ø§Ù„يت هايي كه به هد٠رشد دادن كودكان صورت مي گيرند Ùˆ بر مبناي آرزوهاي والدين براي ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† براي Ø¨Ø§Ù„ÙØ¹Ù„ در آوردن تمامي پتانسيل هاي بالقوه ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† بنا شده اند. رشد دادن به كودك همچون مراقبت براي بقاي كودك ضروري نيست Ùˆ يا همچون مهار براي كاركردهاي اجتماعي ضرورتي ندارد. رشد ØªÙ„ÙˆÙŠØØ§Ù‹ اين طور Ùهميده مي شود: هر ÙØ¹Ø§Ù„يتي كه كودك را براي خلق ÙØ±ØµØª هاي جديد تشويق كند؛ نتيجه ÙØ±ØµØª هاي رشد دهنده خوب براي كودكان كش٠كامل ظرÙيت ها از طريق تجارب Ùˆ تجليات استعدادهايشان است. كودكان قوانين را بسط مي دهند Ùˆ دستاوردهاي اجتماعي را جذب مي كنند تا ÙØ¹Ø§Ù„يت هاي ارزشمند انجام دهند، در ارزش ها Ù†Ùوذ كنند تا از اين طريق به وجود خود پي ببرند Ùˆ با ارزش ها سازگار شوند Ùˆ از اين راه تشويق شوند (ØÙ‚وقي، 2004).
تعري٠شيوه هاي ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ
اگرچه كه والدين در چگونگي تلاش براي مهار يا اجتماعي كردن كودكان Ùˆ در ميزان آن Ù…ØªÙØ§ÙˆØª مي باشند. اين ÙØ±Ø¶ نقش مهمي در برخورد با تمام امور مربوط به آموزش Ùˆ مهار كودكان دارد (دارلينگ، 1999).
شيوه هاي ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ø¯Ùˆ عنصر مهم از ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ø±Ø§ در بر مي گيرد: پاسخدهي والدين Ùˆ مطالبه گري والدين (مك كوبي Ùˆ مارتين، 1983 به نقل از دارلينگ، 1999).
كوپكو (2007) اين دو وجه Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠ ÙˆØ§Ù„Ø¯ÙŠÙ† را اين گونه ØªØ´Ø±ÙŠØ Ù…ÙŠ كند: وجه مهارگري Ùˆ گرماي والدين (Ù…ØØ¨Øª). مهارگري يعني درجه اي كه والدين Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠ ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خود را مديريت مي كنند؛ اين بعد پيوستاري از مهار خيلي شديد تا مجموعه اي از قوانين خانوادگي را در بر مي گيرد. يعني اين وجوه از ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ ÙØ§ØµÙ„Ù‡ اي ميان پذيرش كامل مسؤليت كودك تا واپس - زدن كودك را در بر مي گيرد.
گرماي (Ù…ØØ¨Øª) والدين با ابراز داشتن عواط٠مثبت، ابراز علاقه به کودک Ùˆ ØªØØ³ÙŠÙ† كودك توسط والدين مشخص مي شود Ùˆ اين مستلزم بروز دادن علاقه به كودك Ùˆ لذت از وجود كودك است كه خودبخودي Ùˆ بدون اراده در پاسخ به كودك ارائه مي شود؛ گرما (Ù…ØØ¨Øª) والدين مي تواند رشد دهنده روابط متقابل اجتماعي در كودك باشد (مك كوبي Ùˆ مارتين، 1983Ø› مك دونالد، 1992Ø› روبرت Ùˆ استراير،1987Ø› نقل از ديويدا٠و گراس، 2006). با در هم آميختن دو وجه پاسخدهي Ùˆ مطالبه گري Ùˆ يا مهار گري Ùˆ Ù…ØØ¨Øª والدين چهار شيوه ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ø´ÙƒÙ„ مي گيرد: كه هر كدام از اين شيوه هاي ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ù¾Ø±ÙˆØ±ÙŠ Ù†Ø´Ø§Ù†Ú¯Ø± اين هستند كه والدين در تعامل با ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† Ú†Ù‡ مقدار از هر كدام اين ابعاد Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ مي كنند.
آ) والدين مستبد
جهت دهي Ùˆ مطالبه گري زياد Ùˆ عدم پاسخدهي به نيازهاي کودک از ويژگي هاي اين گروه از والدين است (دارلينگ، 1999). از طرÙÙŠ والدين مستبد Ù…ØØ¨Øª كم Ùˆ مهار گري بالا از خود نشان مي دهند، انضباط دهنده هاي سختگيري هستند Ùˆ از دستورات Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ كننده Ùˆ شيوه هاي تنبيهي Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ مي كنند (كوپكو، 2007). آنها دوست دارند كه از آنها اطاعت شود، ÙØ±Ù…انده باشند Ùˆ توقع دارند كودكانشان از دستورات آنها بدون هيچ توضيØÙŠ Ù¾ÙŠØ±ÙˆÙŠ كنند (باوم ريند، نقل از دارلينگ، 1999). والدين مستبد براي مطالبات خود امثال اين عبارات را بكار مي گيرند: «ØªÙˆ اين كار را انجام مي دهي چون من مي گويم» Ùˆ يا «Ú†ÙˆÙ† من بزرگ هستم Ùˆ تو بچه اي» (كوپكو، 2007). اين والدين Ù…ØÙŠØ·ÙŠ Ø¨Ø§ ساختار ÙØ±Ù…انبرداري از قوانين Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ براي كودكان خود ÙØ±Ø§Ù‡Ù… مي كنند (دارلينگ، 1999) Ùˆ با نوجوانان خود درباره علل اين قوانين، استانداردهاي خانواده ØµØØ¨ØªØŒ Ø¨ØØ« Ùˆ مذاكره نمي كنند؛ Ùˆ معتقدند كه نوجوان بايد بدون هيچ سؤالي از اين قوانين، دستورالعملها را بپذيرند (كوپكو، 2007). والدين مستبد به دو گروه تقسيم مي شوند: جهت دهنده هاي نامستبد Ùˆ جهت دهنده هاي مستبد. گروه اول والديني هستند كه بدون اينكه از قدرت خود در جهت ØÙƒÙ…راني مطلق Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ كنند ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† را جهت دهي مي كنند ولي گروه دوم ØØ§ÙƒÙ…ين مطلق بر ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خود هستند (دارلينگ، 1999).
پيامد هاي اين شيوه در كودكان:
اين گروه از والدين تمايل به انجام تكالي٠مدرسه در ØØ¯ÙŠ Ù…ØªÙˆØ³Ø· دارند Ùˆ خود را درگير مسائل Ø±ÙØªØ§Ø±ÙŠ Ù†Ù…ÙŠ كنند، ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† اين گروه از عزت Ù†ÙØ³ پاييني برخوردارند، مهارت هاي اجتماعي كمي دارند، گرايشات Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ù‡ وار دارند (دارلينگ، 1999). اين والدين تنبيه گر كه در ارتباط با ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خود از مهار Ùˆ مطالبه گري بالا Ùˆ Ù…ØØ¨Øª Ùˆ پاسخدهي پايين Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ مي كنند خودكارآمدي ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† شان را تضعي٠مي كنند (دانش Ùˆ همكاران، 1386).
همچنين تØÙ‚يقات نشان داده اند كه نوجوانان والدين مستبد چون ياد مي گيرند كه بدون هيچ دليلي اطاعت كنند در نظر شان خواسته هاي سخت گيرانه والدين با ارزش تر از نظرات Ùˆ خواسته هاي خودشان است. در نتيجه اين تبعيت ها، اين نوجوانان متمرد Ùˆ سركش، Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠ Ù¾Ø±Ø®Ø§Ø´Ú¯Ø±Ø§Ù†Ù‡ از خود نشان مي دهند در عين اينكه مطيع Ùˆ وابسته به والدين باقي مي مانند (كوپكو، 2007).
ب) والدين مقتدر
هم مطالبه گر Ùˆ هم پاسخ دهنده هستند (دارلينگ، 1999) اين والدين هم با Ù…ØØ¨Øª اند Ùˆ هم استوار (كوپكو، 2007). آنها ناظر بر اعمال ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خود هستند Ùˆ استانداردهاي روشني براي Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠ Ø®ÙˆØ¯ با ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† در نظر مي گيرند، اين والدرين Ù†Ø§ØµØ Ø§Ù†Ø¯ اما مداخله گر Ùˆ Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ كننده نيستند (دارلينگ، 1999)Ø› آنها نوجوانان خود را تشويق مي كنند تا مستقل باشند در عين اينكه به Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ÙŠØª ها Ùˆ مهار هايي معتقدند. اين والدين قانوني به اسم «Ú†ÙˆÙ† من Ú¯ÙØªÙ…» ندارند، آنها تمايل دارند ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خود را آن گونه كه هستند بپذيرند، به آنها گوش مي كنند Ùˆ علت ديدگاههاي خود را براي نوجوانان خود ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¯Ù‡Ù†Ø¯. والدين مقتدر با ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† نوجوان خود بر سر تصميماتشان Ø¨ØØ« Ùˆ مذاكره مي كنند، هر چند كه مسؤليت نهايي تصميم گيري با والدين است (كوپكو، 2007). شيوه هاي نظم دهي آنها نسبت به شيوه هاي تنبيه گري گروه مستبد، شيوه ØÙ…ايت كننده است. آنها مي خواهند كه بچه هايشان مسؤليت هاي اجتماعي را به خوبي برعهده بگيرند Ùˆ Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠ Ø®ÙˆØ¯ را نظم دهي كنند تا بتوانند با مسايل اجتماعي تشريك مساعي داشته باشند (دارلينگ، 1999).
پيامدهاي اين شيوه در كودكان:
پژوهش هاي انجام شده نشان مي دهند كه ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† اين نوع خانواده ها مستقل، گرم، صميمي Ùˆ داراي روØÙŠÙ‡ همكاري بيشتري هستند Ùˆ توانايي ابراز وجود در آنها نيز بالا است. همچنين موÙقيت هاي اجتماعي Ùˆ هوشي زيادي دارند Ùˆ از زندگي خود لذت مي برند، چون انگيزه هاي Ù¾ÙŠØ´Ø±ÙØª در آنها بالا است(دانش Ùˆ همكاران، 1386). همچنين تØÙ‚يقات نشان داده اند كه نوجوانان والدين مقتدر ياد مي گيرند كه چگونه Ø¨ØØ« Ùˆ Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ كنند Ùˆ Ù…Ø¨Ø§ØØ« را مديريت كنند. آنها به ارزشمند بودن تÙكراتشان پي مي برند. در نتيجه اين نوجوانان از نظر اجتماعي لايق، مسؤل Ùˆ خود مختار پرورش مي يابند (كوپكو، 2007).
ج) والدين بخشنده يا آسانگير:
مبتني بر آسان گيري Ùˆ عدم جهت دهي است، يعني به نسبت مسؤليت پذيري يا پاسخ دهي بالا نسبت مطالبه گري پايين است (دارلينگ 1999). اين والدين با Ù…ØØ¨Øª اند اما مهار گري پاييني دارند. اينان والديني بخشنده Ùˆ Ù…Ù†ÙØ¹Ù„ هستند Ùˆ معتقدند كه راه عشق ورزيدن به ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† بر آورده كردن تمام خواسته هايشان است (كوپكو، 2007) اين والدين مداراگراني نامتعار٠هستند Ùˆ نيازي نمي بينند كه Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠ ÙƒÙˆØ¯ÙƒØ§Ù†Ø´Ø§Ù† كامل، بي عيب Ùˆ نقص باشد. اين طريقه به رشد خود تنظيمي در كودكان كمك مي كند؛ اين والدين سعي مي كنند از مواجهه با ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† بپرهيزند (دارلينگ، 1999) والدين آسانگير در ادبيات خود چنين عباراتي را بكار مي گيرند: «Ù…طمئناً اگر دوست داري بروي، هر وقت كه خواستي مي تواني برگردي» Ùˆ يا «Ø§Ù†Ø¬Ø§Ù… اين كار سخت، لازم نيست». اين گروه از والدين دوست ندارند به نوجوانان خود «Ù†Ù‡» بگويند Ùˆ يا با خواسته هاي آنها Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª كنند. والدين بخشنده به خودشان به عنوان يك شكل دهنده به اعمال نوجوانانشان نگاه نمي كنند Ùˆ در عوض آنها به خود نوجوانان به عنوان منبع عقايد در تصميمات مي نگرند. والدين بخشنده به دو گروه تقسيم مي شوند: والدين دموكراتيك يعني والدين مداراگري كه وظيÙÙ‡ شناس، متعهد والزام كننده كودكانشان به انجام امور هستند Ùˆ والدين بخشنده اي كه ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خود را جهت دهي نمي كنند (كوپكو، 2007).
پيامدهاي اين شيوه در كودكان:
پژوهش ها نشان داده اند كه نوجوانان والدين آسانگير ياد مي گيرند كه بسياري از مرزها، قوانين و پيامدهاي آنها خيلي جدي نيستند، ودر نتيجه اين نوجوانان در مهار خود مشكل دارند و گرايشات خودمدارانه نشان مي دهند كه مي تواند دليلي براي روابط مناسب با همسالان باشد (كوپكو، 2007).
آدلر اين كودكان را ناز پرورده مي نامد Ùˆ معتقد است: لوس كردن Ùˆ نازنازي بار آوردن كودك نيز مي تواند موجب عقده ØÙ‚ارت شود، كودكان ناز پرورده در خانه كانون توجه هستند. هر نياز يا هوس آنها برآورده مي شود، Ùˆ تعداد كمي از درخواستهاي آنها ناديده Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ مي شود. ØªØØª اين شرايط، اين كودكان به طور طبيعي Ùكر مي كنند كه آنها مهمترين اشخاص در هر موقعيتي هستند Ùˆ ديگران بايد تسليم آنها شوند. اولين بار در مدرسه، جايي كه اين كودكان ديگر كانون توجه نيستند، ضربه اي مي خورند كه آمادگي آن را ندارند. كودكان نازپرورده، Ø§ØØ³Ø§Ø³ اجتماعي كمي دارند ونسبت به ديگران ناشكيبا هستند. آنها هرگز ياد Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند براي چيزي كه مي خواهند صبر كنند Ùˆ ياد Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند كه بر مشكلات غلبه نمايند Ùˆ يا خود را با نيازهاي ديگران سازگار كنند. كودكان نازپرورده هنگامي كه با موانعي بر سر راه ارضا مواجه مي شوند، به اين تصور مي رسند كه ØØªÙ…اً بايد در آنها نارسايي هاي شخصي وجود داشته باشد كه مانع آنها مي شود، از اين رو عقده ØÙ‚ارت پرورش مي يابد (شولتز، 1379).
اين گروه از كودكان بعدها كه بزرگتر مي شوند چشم به ØÙ…ايت ديگران دارند Ùˆ در صورتي كه به صورت دلخواه ØÙ…ايت نشوند مضطرب وپريشان مي شوند. ØØ§Ù„اتي چون سوء ظن، بد بيني، كينه توزي Ùˆ خودخواهي از جنبه هايي است كه در آنان وجود دارد. اينان عجولند Ùˆ پر توقع، گاهي در خود ÙØ±Ùˆ مي روند Ùˆ منزوي مي شوند. از نظر شخصيتي Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÙŠ Ø¨Ø²Ø¯Ù„ ضعي٠ونابهنجارند كه همواره دچار اختلال هايي چون Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ùˆ اظطرابند (دانش وهمكاران، 1386).
د) والدين بي مسؤليت:
نه پاسخ دهنده هاي خوبي هستند ونه از ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خود خواهان مسؤليتي هستند (دارلينگ، 1999). اين والدين با Ù…ØØ¨Øª نيستند Ùˆ خواسته اي هم از ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خود ندارند، زمان رابطه با نوجوانانشان به ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ مي رسد Ùˆ در مواردي اين عدم مسؤليت پذيري به غÙلت از ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† مي انجامد (كوپكو، 2007). همچنين والدين كودك را واپس زده سهم ناچيزي براي او در نظر مي گيرند، با اين ØØ§Ù„ اين والدين نيز ممكن است در گروه انسانهاي بهنجار قرار بگيرند (دارلينگ، 1999). اين والدين بي مسؤليت در رابطه بانيازهاي نوجوانانشان Ù…ØªÙØ§ÙˆØª برخورد مي كنند، Ùˆ عبارات اين چنيني را زياد به كار مي گيرند: «Ù…Ù† نمي توانم مراقب تو باشم كه كجا مي روي» يا «Ø§ÙŠÙ†ÙƒÙ‡ هر كاري مي كني ربطي به من ندارد؛ مزاØÙ… من نشو» اين والدين نسبت به تصميم هايي كه ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù†Ø´Ø§Ù† مي گيرند بي ØªÙØ§ÙˆØªÙ†Ø¯ Ùˆ عمدتاً دوست ندارند بخاطر ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ نوجوان خود به دردسر Ø¨ÙŠØ§ÙØªÙ†Ø¯. اين والدين غرق انجام اموري هستند كه براي خودشان اهميت دارد نه ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø´Ø§Ù†. اين والدين گاهي به هنگام خستگي Ùˆ بي ØÙˆØµÙ„Ú¯ÙŠ يا استيصال شيوه هاي تربيتي والدين مستبد را بكار مي گيرند. اگر اين شيوه با تنبيه گري همراه شود ممكن است به كودك آزاري منجرگردد (كوپكو، 2007).
پيامدهاي اين شيوه در كودكان:
تØÙ‚يقات انجام شده مبين اين ÙŠØ§ÙØªÙ‡ ها هستند: نوجوانان والدين بي مسؤليت ياد مي گيرند كه هر چند كه والدين به آنها علاقه مند هستند ولي كمتر تمايل دارند براي شان زمان صر٠كنند. نوجوانان اين خانواده ها Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠÙŠ Ø´Ø¨ÙŠÙ‡ به Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠ Ù†ÙˆØ¬ÙˆØ§Ù†Ø§Ù† خانواده هاي آسانگير از خود نشان مي دهند، Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÙŠ ØªÙƒØ§Ù†Ø´ÙŠ دارند ودر خود تنظيمي نيز با مشكل مواجه اند (كوپكو، 2007). نوجوانان 14 تا 20 ساله اين نوع خانواده ها Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÙŠ Ø®ÙˆØ´Ú¯Ø°Ø±Ø§Ù† Ùˆ ولخرج هستند Ùˆ قادر به مهار پرخاشگري خود نيستند. به مدرسه بي علاقه اند Ùˆ اوقات خود را در خيابان ها Ùˆ پاتوق هاي خاص مي گذرانند. اين نوجوانان اغلب لذت جويند، Ùˆ تØÙ…Ù„ ناكامي راندارند Ùˆ نمي توانند هيجان هاي خود را مهار كنند. اين گونه Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ نمي توانند اهدا٠دراز مدتي را دنبال نمايند. اكثر آنها به گروه بزهكاران Ùˆ Ù…Ù†ØØ±Ùان اجتماعي ملØÙ‚ مي شوند Ùˆ از نظر عاطÙÙŠ نيز Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÙŠ Ú¯Ø³ÙŠØ®ØªÙ‡ خو، Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ù‡ Ùˆ بي علاقه اند. در نتيجه ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† خانواده هاي مستبد Ùˆ بي مسؤليت متضاد يكديگرند. از ميزان اعتماد به Ù†ÙØ³ پاييني برخوردارند Ùˆ پرخاشگرترند. Ø§ÙØ²ÙˆÙ† بر موارد ذكر شده طرد، بي مهري Ùˆ بي اعتنايي والدين نسبت به نوجوانان با اختلال هايي نظير وسواس بي اختياري Ùˆ هراس اجتماعي در ÙØ±Ø²Ù†Ø¯Ø§Ù† ارتباط مستقيم دارد. كودكان اين چنين والديني از طريق ابراز ØªÙ†ÙØ±ØŒ خيال پردازي، جستجوي Ù…ØØ¨Øª Ùˆ Ø§ÙØ³Ø±Ø¯Ú¯ÙŠ Ù†Ø³Ø¨Øª به والدينشان واكنش نشان مي دهند (دانش وهمكاران، 1386).
ترجمه و تدوین
دکتر زهرا امین آبادی روانشناس تربیتی
در صورت نیاز به منابع با ایمیل
aminabadizahra@yahoo.com مکاتبه ÙØ±Ù…ایید.
دسته بندی ها :