9 تصور و فکر اشتباه و که اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه را انگ دائمی می‌کند

ما همه تصورات و تفکرات اشتباه را در مورد اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه شنیده‌ایم: «این بچه هیچیش نیست؛ بزرگ بشه خوب میشه»؛ «اگر یه کُتَک خوب بخوره درست میشه»؛ «فقط شیطونه و تنبلی می‌کنه».  این مغالطه ها و تصورات غلط در مورد اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه تا زمانی که خود این وضعیت وجود داشته باشد، وجود دارد و تأثیر منفی آنها بسیار واقعی و مضر است. حقیقت را بیاموزید و خود را مجهز به حقایق کنید تا نظر نادرست بعدی که درباره «فرزند پروری بد» می‌

شنوید را رد کنید.

علیرغم تحقیقات پیشگامانه و یافته‌های واضح عصب شناختی، بیشتر مردم عادی و گاهی تحصیل کرده‌های سایر علوم همچنان به بسیاری از باورهای نادرست در مورد اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه دامن می‌زنند‌، که فقط سوء تفاهم، انگ و شرم را تداوم می‌بخشد. در اینجا حقایق علمی درباره اختلال بیش فعالی و نقص توجه را بیاموزید.

تصور اشتباه شماره 1:  اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه یک اختلال پزشکی واقعی نیست.

اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه به عنوان یک تشخیص قطعی توسط سازمان‌های بزرگ پزشکی، روانشناسی و آموزشی، از جمله موسسه ملی بهداشت و وزارت آموزش ایالات متحده شناخته شده است. انجمن روانپزشکان آمریکا اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه را به عنوان یک اختلال پزشکی در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی خود به رسمیت می شناسد.

اختلال بیش فعالی و نقص‌توجه (که قبلاً به عنوان اختلال کمبود توجه شناخته می‌شد) یک اختلال بیولوژیکی است. تحقیقات نشان می‌دهند که این اختلال نتیجه عدم تعادل پیام رسان‌های شیمیایی یا انتقال دهنده‌های عصبی در مغز است. علائم اولیه آن بی توجهی، تکانشگری و گاهی بیش‌فعالی است.

اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه همچنین فاقد آزمایش‌های تشخیصی عینی (نوار مغز، نقشه مغزی و …) است که بتواند تایید کند که آیا فرد مبتلا به این اختلال است یا خیر. به جای آن، پزشکان از علائم رفتاری و عملکردی برای تعیین علائم اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه استفاده می‌کنند.

اگرچه دانشمندان سخت تلاش می‌کنند تا اعتبار بیولوژیکی و آزمایش‌های تشخیصی عینی را بیابند، اما در این میان راه های دیگری برای اطمینان از تشخیص اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه وجود دارد. اولین راه از طریق چیزی است که دانشمندان آن را قابلیت اطمینان می‌نامند. این به توانایی دو پزشک مختلف برای ارزیابی یک کودک و تشخیص مستقل از یک تشخیص اشاره دارد (پزشک دوم تحت نظر پزشک اول تشخیص ندهد).

اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه یک تشخیص بسیار قابل اعتماد است. در حقیقت، این یکی از معتبرترین تشخیص ها در کل روانپزشکی و به ویژه روانپزشکی کودکان است. قابلیت اطمینان تشخیص اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه با قابلیت تشخیص پنومونی با اشعه ایکس قفسه سینه (نمونه‌ای از یک آزمایش تشخیص عینی) برابر است و این بسیار مهم است.

با این حال، مانند سایر شرایط روانپزشکی، اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه فاقد اعتبار بیولوژیکی است. این بدان معناست که کارشناسان هنوز دلایل بیولوژیکی زمینه‌ای یا آسیب شناسی دقیق اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه را متوجه نشده‌اند. در بیشتر زمینه های پزشکی، آسیب شناسی زمینه‌ای اختلالات به خوبی مشخص شده است. اما روانپزشکی در این زمینه مستثنی است.

تصور اشتباه شماره 2: اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه یک بازی جدید است که توسط شرکت‌های دارویی ایجاد شده است.

اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه نه یک پدیده مدرن است و نه یک پدیده کاملاً آمریکایی یا غربی. این تشخیص برای خوش‌آمد یا در پاسخ به فشارهای صنعت داروسازی یا در پاسخ به فشارهای دانشگاهی مدرن و تلاش برای موفقیت صورت نمی‌گیرد.

مشاهدات تاریخی اختلال بیش‌فعالی و نقص

اختلال بیش‌فعالی و نقص توجه سالیان سال است که مورد توجه است. اگر به یک قرن پیش ادبیات پزشکی برگردید، توصیفاتی از کودکانی خواهید دید که بسیار شبیه کودکان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه هستند. یک قرن پیش، این تشخیص خاص وجود نداشت، اما پزشکان کودکانی را که بیش فعال، تکانشی و بی توجه بودند -همه مواردی را که ما امروز برای تشخیص اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه کنار هم قرار می دهیم- را توصیف کرده‌اند. برخی از اولین گزارشات مربوط به قرن 18 است.

در  قرن 19، هاینریش هافمن، پزشک آلمانی شعرهایی سرود و تصاویری کشید تا کودکانی را که در عمل می‌دید توصیف کند. یکی از نمونه های عالی این توصیف است: «اجازه بدهید ببینم آیا فیلیپ می تواند یک جنتلمن کوچک باشد؟ بگذارید ببینم آیا او قادر است یکبار بی سر و صدا روی میز بنشیند. اما او نمی‌نشیند. تکان می خورد‌، حرف می‌زند، می‌خندد، و بعد من تذکر می‌دهم، اما او به عقب و جلو می چرخد و صندلی اش را بلند می‌کند».

در اینجا، دکتر هافمن به وضوح یک کودک بیش فعال و تکانشی را توصیف می کند. او همچنین پسری را توصیف می کند که همیشه حواسش پرت است، و پسری که سرش همیشه در ابرها است و در رویاها سیر می‌کند.

اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه صرفاً یک پدیده غربی یا حتی یک پدیده آمریکایی نیست. ما این را از مطالعات اپیدمیولوژیک در مورد شیوع اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه می‌دانیم که در آن محققان با بررسی تعداد زیادی از کودکان و تعیین میزان اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه به اجتماعات سراسر جهان می‌روند. این مطالعات در قاره آفریقا، آمریکای جنوبی، آسیا، آمریکای شمالی و اروپا انجام شده است، و به ما نشان می دهند که در واقع اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه در سراسر جهان یافت می‌شود.

علاوه بر این‌، میزان اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه در سراسر جهان بین 5 تا 6 درصد است. اگر اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه صرفاً یک پدیده غربی بود، می‌بایست شیوع اختلال را در آمریکای شمالی و اروپا بسیار بالا و در سایر قاره‌های دیگر بسیار پایین می‌دیدیم.

تصور اشتباه شماره 3: اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه نتیجه تربیت بد است.

ریشه این مشکل در شیمی مغز است، نه نظم و انضباط. اغلب هنگامی که کودک قوانین را رعایت نمی‌کند، فضا را بهم می‌ریزد، در کلاس جای خود نمی‌نشیند، بیش از حد حرف می‌زند و بی اجازه از کلاس خارج می‌شود و یا در نوشتن تکالیف دقت لازم را ندارد و … گفته می‌شود والدین در تربیت کوتاهی کرده‌اند اما این طور نیست. کودکان با تشخیص بیش‌فعالی و نقص توجه خود کنترلی پایینی دارند و این ناشی از بهم ریختگی شیمیایی مغز است نه کوتاهی والدین در فرزند پروری.

در واقع ، فرزندپروری بیش از حد سختگیرانه – که ممکن است شامل تنبیه کودک برای مواردی باشد که والدین نمی‌توانند آنها را کنترل کنند- می تواند اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه را تشدید کند. در این موارد معمولاً مداخلات حرفه ای مانند دارو درمانی، روان درمانی و رفتار درمانی مورد نیاز است.

تصور اشتباه شماره 4: اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه فقط در پسرها دیده می‌شود.

اختلال نقص توجه و بیش فعالی در دختران نیز به همان اندازه که در پسرها دیده می‌شود وجود دارد، و جنسیت در علائم ناشی از این اختلال تفاوتی ایجاد نمی‌کند. اما چون این تصور اشتباه پابرجاست، احتمال تشخیص پسرها بیشتر از دختران است.

تصور اشتباه شماره 5: بچه‌ای که می تواند ساعت‌ها بازی‌های ویدئویی انجام دهد یا تلویزیون تماشا کند، احتمالاً اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه ندارد.

بسیار معمول است که کودک مبتلا به اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه در یک محیط بسیار حواس پرت شود، اما در موارد دیگر بسیار متمرکز است.

چرا این طور است؟ زیرا اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه به معنی عدم توجه نیست بلکه در واقع، اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه به معنی عدم تنظیم توجه است. محیط ها یا فعالیت‌هایی که بسیار محرک هستند در واقع می‌توانند منجر به تمرکز بیش از حد شوند. یعنی بی‌توجهی و حواس‌پرتی در محیط‌های معمولی و کمتر تحریک کننده است که دیده می‌شود در شرایط کمتر تحریک کننده، حواس پرتی بسیار چشمگیر است.

تصور اشتباه شماره 6: کودکان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه سرانجام از این وضعیت خود خلاص می‌شوند.

بیش از 70 درصد افرادی که در دوران کودکی دچار اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه هستند در سنین نوجوانی نیز به آن مبتلا هستند و تا 50 درصد هم آن را در بزرگسالی ادامه خواهند داد.

اگرچه تخمین زده شده است که 6 درصد از جمعیت بزرگسال مبتلا به اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه هستند، اما  در واقع بیشتر آنها هنوز تشخیص دریافت نکرده‌اند، و از هر چهار نفر آنها فقط یک نفر به دنبال درمان است.

با این حال، بدون کمک، بزرگسالان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه در برابر اختلالات خلقی، اضطراب و سوء مصرف مواد بسیار آسیب پذیر هستند. آنها اغلب مشکلات شغلی، مشکلات حقوقی و مالی و مشکلات شخصی را تجربه می‌کنند.

تصور اشتباه شماره 7: کودکانی که داروهای اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه مصرف می‌کنند بیشتر از مواد مخدر سوء استفاده می کنند.

در واقع، این درست برعکس است. عدم درمان اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه خطر سوء مصرف افراد از مواد مخدر یا الکل را افزایش می‌دهد. درمان مناسب این خطرات را کاهش می‌دهد.

مطمئناً درست است که کودکانی که اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه دارند بیشتر از همسالان عصبی خود از مواد سوء استفاده می‌کنند. با این حال، استفاده از دارو نیست که این اثر را ایجاد می کند. در یک پژوهش‌ طولی (نوعی پژوهش که شرکت کنندگان را برای سال‌های طولانی تحت نظر نگه می‌دارند) نشان داد که کودکان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه که دارو مصرف می‌کنند در مقایسه با کودکان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه که دارو مصرف نمی کنند، بیشتر ممکن است از داروها، مواد مخدر و الکل سوء استفاده کنند.

علاوه بر این، داروهای مورد استفاده برای درمان اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه در بیش از 50 سال استفاده برای کودکان با تشخیص اختلال بیش‌فعالی و نقص توجه بی‌خطر و موثر گزارش شده‌اند. این داروها اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه را درمان نمی‌کنند، اما در تسکین علائم اختلال بسیار موثر هستند: آنها به دلایلی خط اول درمان هستند.

آنچه باعث این تصور غلط می شود یک اشتباه بسیار بسیار رایج است -برابر کردن همبستگی با علیت-آنچه خطر مصرف مواد را افزایش می‌دهد اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه است، نه دارو.

تصور اشتباه شماره 8: امکانات ویژه برای کودکان با اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه یک مزیت ناعادلانه است.

در واقع، کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی بیش از حد در معرض آسیب‌های خاص قرار دارند و سیاست‌های آموزشی باید به دنبال کاهش این آسیب‌ها باشند.

اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه یک تشخیص واقعی و معنی‌دار است. مطالعات طولی به صراحت به ما می گویند که تشخیص اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه خطر بسیاری از پیامدهای منفی را شامل می‌شود، از جمله عدم تکمیل دبیرستان، ترک تحصیل، بارداری نوجوانان، تصادفات رانندگی و طیف گسترده‌ای از پیامدهای منفی که حتی منجر به مرگ می‌شوند.

این کودکان نیاز‌ به امکانات ویژه، مانند زمان اضافی در امتحانات دارند؛ کاری که به سادگی زمینه را به گونه ای تنظیم می‌کند که کودکان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه بتوانند به اندازه همکلاسی‌های خود با موفقیت یاد بگیرند.

تصور اشتباه شماره 9: افرادی که اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه دارند احمق یا تنبل هستند.

تصور می‌شود که موفقیت افراد در بزرگسالی موجب نادیدیده گرفتن موانع سر راه و فراموشی سایر مشکلات پیشین آنها می‌شود. موارد مورد بررسی قرار گرفته نشان می‌دهند که افراد موفق بسیاری در گذشته با اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه متولد شده‌اند، از جمله موت استر، بنیامین فرانکلین، ابراهام لینکلن، جورج برنارد شاو و سالوادور دالی. هم اکنون نیز لیستی از افرادی که دارای اختلال بیش‌فعالی و نقص‌توجه هستند با موفقیت بالا در مشاغل مشغول می‌باشند.

تهیه و تنظیم: دکتر زهرا امین‌آبادی. روانشناس تربیتی.

متخصص در زمینه ارزیابی و درمان اختلالات یادگیری، مشکلات رفتاری، بیش فعالی، اوتیسم، فرزندپروری و .. در کرج

Posner, J. (2021). 9 ADHD Myths and Fallacies That Perpetuate Stigma. https://www.additudemag.com :منبع