غلط املایی
غلط املایی
املا نویسی به عنوان یکی از مهارتهای تحصیلی، از محصولات اصلی رشد زبان در کودکان است. رشد املا نویسی مستلزم رشد مهارتهای حسی مانند دیداری و شنیداری، مهارتهای حرکتی درشت و ظریف، مهارتهای شناختی مانند توجه، حافظه و پردازش سریع و صحیح است که به مرور زمان شکل میگیرد تا اینکه کودکان از کلاس اول شروع به نوشتن کنند. در مسیر رشد مهارت املا نویسی غلط املایی داشتن جزئی طبیعی از رشد کودک است و تقریبا هر کسی که مسیر دانشآموزی را طی کرده باشد کم و بیش غلط های املایی را تجربه کرده است. اما چنانچه اگر تعداد بالای غلطهای املایی، رویهای عادی و تکراری باشد، قابل ملاحظه و پیگیری هستند.
تعریف اختلال یادگیری ویژه املا
اختلال یادگیری ویژه املا نویسی، زیر مجموعه اختلالهای عصب تحولی محسوب میشود که در سه گروه خفیف، متوسط و شدید قابل دسته بندی است و در پسرها بیش از دخترها دیده میشود. ویژگیهای اختلال املا نویسی عبارت است از:
- بعد از ورود به مدرسه و بعد از گذشت حداقل 4 ماه از سال تحصیلی باید تشخیص گذاری شوند.
- غلطهای املایی حداقل برای 6 ماه وجود دارند. این طور نیست که دانشآموزی به طور مثال در پایان کلاس دوم یا … هیچ غلط املایی نداشته باشد ولی در پایه بالاتر املای او به علت غلط املایی زیاد کاملا ناخوانا باشد.
- مهارت املا نویسی متناسب با سن و پایه تحصیلی کودک نباشد (به فرض مثال از کودک کلاس اول انتظار میرود بتواند یک املای ساده را بنویسد ولی از دانشآموز کلاس چهارم انتظار میرود در یادداشت برداری یا سوال و جواب نویسی در کلاس درس حضوری و آنلاین غلط املایی نداشته باشد).
- غلط نویسی ناشی از ضعف آموزشی یا ناشی از مشکلات بینایی و شنوایی یا حرکتی نباشد.
مثالهایی از انواع غلطهای املایی
- سابون، مز، بااِس به جای صابون، موز و باعث
- رفد، مسباک، فرزش به جای رفت، مسواک و ورزش
- دسته آلوده به جای دستِ آلوده
- جا انداختن کلمات و جملات
- بدخط و نارسانویسی
- مودیر به جای مدیر
- سی ب به جای سیب
- برگدرخت به جای برگ درخت
غلط های املایی در سه گروه از کودکان دیده میشود:
- کودکان با اختلالات ویژه یادگیری
- کودکان با نارسایی توجه و بیش فعالی
- کودکانی که به آموزش با کیفیت و مناسب دسترسی ندارند
- کودکانی که اضطراب املا دارند
الگوی غلطهای املایی میتواند به ارزیابی و علت شناسی مشکل کمک کند |
علتشناسی غلطهای املایی
نقص توجه: ضعف فیلتر توجه و دریافت همزمان محرکهای متعدد کلاس و یا محیطی که کودک آنجا املا مینویسد، میتواند علت کم و زیاد گذاشتن نقطه، دندانه و یا جابجا نوشتن حروه یا جا انداختن حروف شود.
نقص حافظه دیداری: در زبان فارسی 9 حرف به اصطلاح عربی (ح، ع، غ، ث، ص، ض، ذ، ظ، ط) وجود دارد که برای یادگیری آنها چارهای جز حفظ کردن شکل آنها وجود ندارد مانند صورت و طوطی و …. در نقص حافظه دیداری کودک علیرغم اینکه میتواند کلمه را بخواند و حتی بسیار هم تمرین می کند اما نمیتواند شکل صحیح کلمه را در حافظه نگه دارد.
مشکلات واجشناسی: در این صورت 1. کودک واج ها را نمیشناسد و مدام میپرسد مثلاً «س» چه شکلی بود؟ 2. کودک در تقطیع «صداکشی» مشکل دارد و به طور مثال نمیتواند بگوید در کلمه بادام بعد از ب چه حرفی باید نوشته شود.
نقص حافظه متوالی شنیداری: حافظه شنیداری به کودک کمک میکند تا کلمات جملهای را که شنیده در حافظه نگه دارد و آنها را به ترتیبی که شنیده بنویسد. کودکی که در این مهارت ضعف دارد، چون نمیتواند واژگان را تا زمانی که بنویسد در حافظه نگه دارد، کلمهها را جا میاندازد.
نقص حساسیت شنیداری: در این صورت کودک حروفی را که جایگاه تولید نزدیک به هم و مشابه دارند را به جای هم مینویسد چون نمیتواند تشخیص دهد که دقیقا چه شنیده است. مثلا به جای سبز می نویسد سبس.
مشکل ادراک شنیداری: چون کلمات را پشت سر هم شنیده همه کلمات را به هم میچسباند و یا همه را جدا مینویسد.
ضعف آموزشی: برخی از غلطهای املایی ناشی از آموزش بی کیفیت و ناکافی است. به طور مثال نوشتن «و» به جای «-ُ» در کلمه مودیر، یا گذاشتن «ه یا ـه به جای -ِ ربط» مثل سیبه قرمز به جای سیبِ قرمز. یا نگذاشتن ه یا ـه در پایان کلمه آزاده یا نامه.
ضعف مهارتهای حرکتی: با این مشکل 1. ممکن است کودک به علت خستگی عضلانی به طور مثال 2 خط بنویسد و دیگر ادامه ندهد یا 2. آنقدر بد خط و ناخوانا بنویسد که املای نوشته شده قابل خواندن نباشد.
غلطهای املایی مهم هستند چون:
به مرور زمان که دانشآموز متوجه تفاوت سطح عملکرد خود با سایر همکلاسیها میشود دچار دلسری و یاس میشود و با ناتوان پنداشتن خود به «من نمیتوانم» می رسد؛ در نتیجه با از دست دادن انگیزه، تلاشی برای بهبود عملکرد خود نخواهد کرد و همین مساله کودک را در چرخه شکست نگه خواهد داشت.
چه زمانی برای کمک بهتر است؟
اصولا قبل از 9 سالگی بهترین زمان است. هر چه سن کودک کمتر باشد و در پایه تحصیلی پایینتری مشغول باشد، درمان با روند بهتری پیش میرود؛ چرا که نوروپلاستیسیتی مغز بیشتر است و قابلیت تغییر پذیری آن بالاست، هنوز کودک دچار دلسردی و یاس نشده است و تلاش میکند و فاصله عکلکرد کودک با پایه درسی غیر قابل جبران نیست.
برا ی کمک به کودک چه تخصصهایی نیاز است؟
درمانگر اختلالات یادگیری جهت آموزش مهارتها، تقویت مهارتهای دیداری و شنیداری
گفتاردرمانگر جهت برطرف نمودن زبانشناختی
کاردرمانگر جهت تقویت عضلات ظریف، سرعت پردازش
در هر مرحله از درمان ممکن است ارجاع و کمک گرفتن از متخصصان مختلف توصیه شود.