مشق آسان برای کودک بیش فعال

راهنمای والدین به ویژه والدین کودکان با تشخیص بیش فعالی و اختلال یادگیری

انجام تکلیف و گذراندن ساعات روزهای تحصیلی در طول هفته و نه ماه تحصیلی برای کودکان مبتلا به نقص‌توجه بیش فعالی و اختلال ویژه یادگیری برای بسیاری از والدین و کودکان نگران کننده و همراه با تنش است. اغلب والدین دانش‌آموزان با مشکل نقص‌توجه-بیش‌فعالی و اختلالات یادگیری شکایت‌هایی مثل موارد زیر را از انجام تکلیف کودکان خود گزارش می‌کنند:

  • طول کشیدن انجام تکلیف (کند نویسی؛ نشستن و برخاستن یا انجام تکلیف ناپیوسته؛ مدام دنبال وسایل گشتن؛ احساس خستگی، گرسنگی و حتی درد هنگام انجام تکلیف  و خمیازه‌های پی‌درپی و احساس خواب‌آلودگی و …).
  • وابستگی شدید در انجام تکلیف (اگر مادر یا یک بزرگتر کنار کودک نباشد کودک از انجام تکلیف ناتوان است).
  • بی‌مسئولیتی در انجام تکالیف، حاضر کردن برنامه، نگهداری لوازم التحریر (گم یا خراب کردن لوازم)
  • عدم یادداشت تکالیف در کلاس
  • سوء استفاده از عدم نظارت روزانه معلم (معلم مشق‌هایمان را نمی‌بیند و من هم نمی‌نویسم)
  • عدم انتقال پیام‌های معلم و مدرسه به خانه
  • بی علاقگی به درس و مدرسه
  • امتناع از مدرسه رفتن

برای حل این مشکلات باید ویژگی‌های دانش‌آموزان با مشکل نقص‌توجه-بیش‌فعالی و اختلالات یادگیری را به خاطر داشته باشیم. ویژگی‌هایی چون:

  1. توجه و حافظه. ویژگی متمایز کننده گروه دانش‌آموزان با مشکل نقص‌توجه-بیش‌فعالی و اختلالات یادگیری از سایر دانش‌آموزان مشکل نقص توجه و حواس پرتی (به این معنا که توجه این کودکان به دشواری متمرکز به راحتی از بین می‌رود) و حافظه (جا گذاشتن لوازم التحریر و کتاب ها و دفترها در مدرسه یا خانه؛ فراموش کردن تاریخ و یا نوع امتحان، فراموش کردن تعداد و انواع تکلیف، نیاز به تمرین و تکرار بسیار و فراموشی سریع) می‌باشد. حافظه و توجه نه نیاز اصلی بلکه پیش نیاز اساسی یادگیری و انجام تکلیف می‌باشد.
  2. عاطفه منفی نسبت به مدرسه و تکلیف. اغلب دانش‌آموزان با مشکل نقص‌توجه-بیش‌فعالی و اختلالات یادگیری به علت شکست‌ها و سرزنش‌های پی‌درپی از طرف والدین و مدرسه، نسبت به مدرسه و تکالیف درسی احساس خوبی ندارند و به راحتی در انجام تکالیف دچار لجبازی و نافرمانی می‌شوند.
  3. ناتوانی در پیش‌بینی و برنامه‌ریزی. ناتوانی در پیش‌بینی و برنامه‌ریزی از ویژگی‌های دانش‌آموزان با مشکل نقص‌توجه-بیش‌فعالی و اختلالات یادگیری است و همین ویژگی‌ها باعث می‌شود تا کودکان توانایی طراحی و مدیریت انجام تکلیف (شروع و ادامه) را نداشته باشند.
  4. عدم درک صحیح از زمان. مثل‌های عدم درک صحیح از زمان در دانش‌آموزان با مشکل نقص‌توجه-بیش‌فعالی و اختلالات یادگیری بسیار دیده می‌شود. این مشکل باعث می‌شود دانش‌آموز در مورد تخمین زمان مورد نیاز برای انجام تکلیف با مشکل مواجه شود.
  5. عدم درک اهمیت و چرایی مدرسه رفتن و انجام تکلیف. هر چند این ویژگی، ویژگی منحصر به کودکان با مشکل نقص‌توجه-بیش‌فعالی و اختلالات یادگیری نیست اما در این گروه از کودکان عمیق‌تر است و همین عدم درک اهمیت و چرایی مدرسه رفتن و انجام تکلیف باعث بی‌انگیزگی و بی‌علاقگی بیشتر به درس و مدرسه می‌شود.
  6. درگیری‌های شدید با والدین. وجود پنج مشکل اشاره شده احتمال درگیری های بین فرزندان و والدین را بسیار افزایش می‌دهد. علاوه بر اینکه کمالگرایی والدین گاه از کودک بدون مشکل هم کودک مشکل‌دار می‌سازد. بر اساس این مشکلات پیشنهاد می‌شود:
راه‌حل‌های پیشنهادی
  1. زمان ثابت و مناسب. بدن ما توانایی فوق العاده‌ای در سازش پذیری و انطباق دارد مثال واقعی و قابل لمس این انطباق پذیری و احساس گرسنگی در ساعت معمول ناهار یا شام است. طوری که اگر شما حدود چند هفته به طور ثابت متلا 12 ظهر ناهار میل فرموده باشید، بعد از چند هفته ساعت 12 ظهر احساس گرسنگی خواهید کرد؛ هر چند مشق نوشتن و انجام تکلیف یک فعالیت ذهنی پیچیده است که به طور طبیعی به علت دشواری، بچه‌ها از انجام آن شانه خالی می‌کنند اما داشتن زمان ثابت برای دانش‌آموز این پیام را دارد که: این زمان بخصوص، مخصوص انجام تکالیف روزانه است و هیچ فعالیت دیگری در این زمان امکان پذیر نیست. یا باید تکالیفت را انجام بدهی یا اینکه هیچ امکان دیگری نداری و همین باعث می‌شود که به تدریج کودک به انجام تکلیف در آن ساعت بخصوص عادت کند. این زمان حتما باید طوری انتخاب شود که کودک خسته و گرسنه نباشد و البته این وظیفه والدین است که قبل از ساعت انجام تکلیف فضای روانی خانه را آ؛رام نگه دارند قطعا کودکی که یک جو متشنج را پشت سر گذاشته باشد آمادگی انجام تکلیف را ندارد. توصیه می‌شود زمان با یک زنگ اعلام شود.
  2. مکان ثابت و مناسب. مکان مناسب برای انجام تکلیف حتما مکانی است که فاقد محرک‌های فراوان حواس پرت کننده باشد. حتی گاه نیاز است کودک در یک فضایی که هیچ قاب و تابلویی روی دیوار و هیچ وسیله ای در گوشه‌های اتاق (و قطعا کمد اسباب بازی) نباشد به انجام تکلیف بپردازد. توصیه اکید می‌شود برای انجام تکلیف کودک خود از یک میز و صندلی (حفظ مشابهت با کلاس درس) استفاده کنید. مکان انجام تکلیف باید دور از گوشی تلفن، تلویزیون و یا حتی گفت‌وگو و محل رفت و آمد اعضای خانواده باشد. دوباره بر ثابت بودن مکان انجام تکلیف تاکید‌ می‌شود.
  3. پیش‌بینی رفتارهای کودک در حین انجام تکلیف. بسیاری از کودکان درست همزمان با انجام تکلیف شروع به بهانه‌گیری می‌کنند احساس گرسنگی، تشنگی، خواب آلودگی و حتی احساس درد، و پیدا نشدن وسایل لازم برای انجام تکلیف دقیقا همزمان با انجام تکلیف برای کودک اتفاق می‌افتد و همین باعث می‌شود تکالیف به طول بکشد و نهایتا هم ناقص بماند. در این شرایط این پیش بینی این رفتارها به والدین کمک می کند تا کودک بهانه‌ای نداشته باشد. والدین می‌توانند یک زمان برای آمادگی انجام تکلیف در نظر بگیرند درست مثل آماده شدن برای بیرون از خانه رفتن و یا حتی شام خوردن که لازمه آن آماده کردن میز شام و یا شستن دست‌ها است. برای این آمادگی مادر می‌تواند به کودک بگوید: نیم ساعت دیگر وقت نوشتن مشق است. این تغذیه را بخور، دستشویی برو و وسایلت را آماده کن تا سریع‌تر مشق‌ها نوشته شوند و البته بسیاری از بچه‌های بیش فعال در آماده کردن وسایل برای انجام تکلیف نیاز به کمک دارند.
  4. قابل مدیریت کردن تکالیف. بیشتر کودکان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی و اختلال یادگیری در برآورد و تخمین با چالش‌های جدی روبرو هستند؛ بنابراین اولین جمله‌ای که از کودکان در مقابل دستور “بخوان یا بنویس” می‌شنویم این است که: «همه‌اش را بخوانم یا بنویسم؟!» یا «تا کجا؟!». بنابراین برای اینکه کودک در انجام تکالیف موفقیت بیشتری کسب کند تکالیف باید قابل مدیریت کردن توسط خود کودک باشند. به این شکل که اگر یک صفحه رونویسی را به سه یا چهار و یا کمتر و بیشتر -میزان به تناسب توان و همکاری کودک تعیین می‌شود- قسمت تقسیم شود کودک سریعتر و با علاقه بیشتری به تکمیل این بخش‌های کوچک خواهد پرداخت. توصیه می‌شود والدین با استفاده از یک ساعت زنگ‌دار در پایان هر بخش برای کودک زنگ تفریح تعریف کنند. به این شرط که قاطعانه در پایان زنگ تفریح کودک را به انجام تکالیف برگردانند.
  5. آموزش برنامه ریزی صحیح و مناسب. گاهی بی‌برنامگی از جانب کودک نیست و واقعا این والدین هستند که نمی‌توانند یک برنامه ریزی صحیح داشته باشند و به کودک آموزش دهند. فراموش نکنیم که یادگیری خود به خودی یعنی یادگیری بدون آموزش مستقیم در کودکان بیش‌فعال-نقص‌توجه بسیار ضعیف است و این کودکان نیاز به آموزش مستقیم بسیاری از بدیهیات دارند. بنابراین نیاز است که ابتدا والدین برنامه‌ریزی و عمل طبق برنامه را برای کودک خود الگو سازی کنند (مثلا برنامه روزانه خود و الویت بندی آنها را با صدای بلند برای خود بگویند یا حتی بنویسند و در جایی مناسب بچسبانند که کودکان الگوی عملی داشته باشند) و بعد کودکان راهنمایی شوند تا ترتیب تکالیف و حتی میزان زمان لازم را درست انتخاب کنند. مثلا اول تکالیف نوشتاری را انجام بدهند که وقت بیشتری می‌گیرند و بعد روان‌خوانی کنند. یا ابتدا تکالیف فردا را انجام بدهند و بعد برای امتحان سه روز بعد تمرین کنند. این کار می‌تواند با تهیه یک چک لیست روزانه همراه شود یعنی برنامه تهیه شده وارد یک جدول شود و بعد از انجام هر کار، یک تیک و یا در صورت عدم انجام یک ضربدر ثبت شود؛ تا نمود عینی تری از انجام و یا عدم انجام در دسترس باشد.
  6. مرز و محدوده‌گزاری‌های دقیق و مقتدرانه. بیشتر بی برنامگی‌ها و عدم رعایت قوانین از سوی کودکان ناشی از عدم اقتدار والدین است به این ترتیب که والدینی که از سر بی‌حوصلگی و رفع تکلیف با کودک خود برخورد می‌کنند بیشتر مواقع والدین مقتدر و با ثباتی هم نیستند؛ به این معنی که وقتی خودشان به لحاظ خلقی و روحی شرایط خوبی دارند قوانین متفاوتی از زمانی که خلق و عاطفه پایینی دارند وضع می‌کنند و در مقابل یک رفتار ثابت کودک واکنش‌های متفاوت نشان می‌دهند؛ و همین باعث می‌شود که کودک قوانین را یاد نگیرد و یا قوانینی به نفع خود وضع کند. در این شرایط این جمله را بیشتر از والدین می‌شنویم: «هرجا به نفع خودش است نه فراموش می‌کند و نه کوتاهی». پس برای یک مشق بی اشک باید مرزگزاری های دقیق و مقتدرانه داشت و درگیر تله گذاری‌های کودکان نشد. مثلا مادری که بعد از پایان زمان در نظر گرفته شده برای استراحت، به کودک دستور برگشت به تکالیف را می‌دهد و کودک انگار نمی‌شنود باید مستقیم در چشم‌های کودک نگاه کند و دستور را تکرار کند و در مقابل اینکه “تو مامان بدی هستی! کاش من بچه‌ی کس دیگه‌ای بودم! یا قول می‌دم فقط 5 دقیقه دیگه بازی کنم! و …” و فقط دستور را تکرار کند و اگر دستور اجرا نشد با قاطعیت کودک را با پیامد عدم پیروی از دستور که جزء قوانین ثابت باید تعریف شود مواجه کند؛ و به هیچ وجه در مقابل عذرخواهی منفعت طلبانه کودک تسلیم نشود.
  7. تعریف کردن از خاطرات دوران مدرسه و سعی در ایجاد رابطه بین تجارب مشترک بدون نصیحت کردن. گاهی بزرگترها فراموش می‌کنند که خود هم روزی برای فرار از انجام تکالیف مدرسه سخت تلاش کرده‌اند (اغلب والدین در جلسات مشاوره اعتراف می‌کنند که در انجام تکلیف مانند فرزند خود بوده‌اند). به نظر می‌رسد اگر والدین خارج از چارچوب نصیحت کردن بتوانند از اینکه روزی چنین مشکلاتی داشته‌اند و چگونه آن را حل کرده‌اند با فرزندان خود صحبت کنند، می‌توانند به یک راه حل خوب جهت انجام مشق بدون اشک برسند.
  8. استفاده از پاداش‌ها بدون ترس از شرطی شدن. استفاده از پاداش هرچند به کودک این طور القا می‌کند که “من والد قدرتمندی هستم و می توانم به تو ناتوان پاداش بدهم؛ «به همین علت گاهی با کودکانی برخورد می‌کنیم که نسبت به تمام مشوق‌ها بی‌علاقه‌اند»”؛ اما اگر به شیوه صحیح ارائه شوند بسیار کارگشا هستند. بهترین مشوق‌ها پذیرش و تایید کودک همراه با برچسب زنی است (آفرین چون سریع و درست نوشتی)، و پس از آن مشوق‌های فعالیتی مانند دوچرخه سواری، رفتن به پارک و …. می‌توان طبق قانون “مادربزرگ” از کودک خواست تا ابتدا تکالیفش را بنویسد و بعد دوچرخه سواری کند.
  9. واگذاری مسئولیتِ بی مسئولیتی به دانش‌آموز و معلم. والدین و به خصوص مادرها «به علت سبک زندگی حاکم بر فرهنگ ما اغلب مسئولیت های کودکان با مادران است» باید به خاطر داشته باشند که مادر، مادر است نه معلم، پلیس و یا مبصر. بنابراین نباید برای انجام تکلیف با کودک وارد جنگ و دعوا شود. تنها وظیفه مادر کمک به یک برنامه ریزی درست و اجرای برنامه در یک محیط ساختارمند است. به طور کلی به والدین و به خصوص مادرها توصیه می شود. هر وقت که دستوری صادر کردید که با مخالفت کودک و در نتیجه ایجاد زمینه جنگ قدرت را فراهم می‌کرد باید از پافشاری بر دستوری که اجرا نخواهد شد خودداری کنند. در مقابل به والدین توصیه می‌شود در این مواقع با معلم کودک صحبت کنند که او به عنوان مرجعی که به کودک تکلیف می‌دهد، از کودک تکلیف بخواهند (حتی اگر هر روز وقت ندارند به شکل تصادف‌های نامنظم بر انجام تکالیف کودک نظارت کنند)، و کودک را برای انجام یا عدم انجام تکلیف تایید کنند یا برعکس. والدین باید به خاطر داشته باشند که تنها نتیجه پذیرفتن تمام مسولیت‌های کودک و دور نگه داشتن او از پیامدهای بی مسولیتی، تربیت یک فرزند بی‌مسئولیت و تایید بی‌مسولیتی او خواهد است که حتی تا سنین بزرگسالی ادامه خواهد یافت.
  10. برگردان توجه از نتیجه به تلاش. توصیه اکید به والدین این است که در مقابل توجه به نمره و نتیجه به تلاش کودک بیش فعال-نقص توجه کنند. مجددا تاکید می شود که والدین این گروه از کودکان باید به خاطر داشته باشند که تمرکز و نشستن برای انجام تکلیف کاملا برخلاف ویژگی‌های منحصر به بیش‌فعالی و نقص توجه است. بنابراین در این کودکان تلاش بسیار با حداقل دستاورد (نمره و نتیجه) همراه است؛ پس اگر والدین به جای دیدن مقدار و کیفیت تلاش کمیت نمره را ببینند در عمل تمام تلاش فراوان کودک را نادیده گرفته‌اند و همین باعث دلسردی کودک از ادامه تلاش خواهد بود؛ چون با خود خواهد گفت: “تلاش کردن و نکردن من بی‌نتیجه است”.
  11. حضور مداوم والدین در کنار کودک. بسیاری از والدین کودکان بیش‌فعال-نقص توجه از اینکه حتما باید موقع انجام تکلیف کنار کودک خود بنشینند شکایت دارند و معتقدند اگر لحظه‌ای کنار کودک نباشند کودک انجام تکلیف را متوقف خواهد کرد. به این گروه از والدین باید گفت: که فرزند شما به علت ناتوانی در برنامه ریزی، پیش‌بینی و از همه مهمتر اعتماد به نفس ضعیف در انجام تکلیف استقلال ندارد و نیاز دارد که شما در کنار او به عنوان مجری مرکزی کنترل رفتارهای او حضور داشته باشید.
  12. کنار گذاشتن عیب جویی و توقع بی‌عیب و نقص بودن تکلیف. با توجه به آنچه که در مورد حضور مداوم والدین در کنار کودک گفته شد، حضور والدین در کنار کودکی که در حال انجام تکلیف است ضروری است. اما والدین باید توجه داشته باشند که این حضور به معنای حضور جهت تصحیح مداوم و اشکال‌گیری و گوشزد کردن بدخطی و اشتباه نوشتن نیست بلکه از جهت دلگرمی دادن و راهنمایی کردن کودک برای انجام بهتر تکلیف است. مثلا به والدین توصیه نمی‌شود که مدام به کودک بگویند “غلط نوشتی پاک کن” بلکه توصیه می‌شود واژه درست را از کتاب به کودک نشان بدهند و از او بخواهند آنچه را که نوشته با کتاب مقایسه کند و نوشته خود را اصلاح کند.
  13. کمک کردن به مدیریت و برنامه ریزی انجام تکلیف نه انجام تکلیف. متاسفانه گاهی والدین جهت کمک به کودک تکالیف کودک را انجام می‌دهند. والدین با این کار خود به کودک می‌آموزند که مسولیت‌های خود را به دیگران واگذار کنند چرا که آن ها ناتوان از انجام مسولیت‌های خود هستند. پس برای پیش‌گیری از القای این حس به کودک، به والدین توصیه می‌شود تنها در برنامه‌ریزی و اجرای برنامه به کودک کمک کنند.
  14. همدلی با کودک. گاه امر و نهی‌های فراوان، انجام تکالیف سخت و محروم کردن کودکان از داشتن روابط شاد و مفرح با والدین (غالب اوقات والدین و کودکان مبتلا به بیش‌‌فعالی-نقص‌توجه به امرو نهی و سرپیچی از دستور و در نتیجه تذکر و تنبیه می‌گذرد) به کودکان این طور القا می‌کند که والدین او را نمی‌فهمند و حتی گاهی کودکان در مورد عشق والدین نسبت به خود و دوست داشته شدن توسط والدین دچار تردید می‌شوند. برای پیش‌گیری از این وضعیت به والدین توصیه می‌شود: وضعیت دشوار کودک را در انجام تکلیف و  عدم علاقه او به مشق نوشتن درک کنند و با گوشزد کردن زمان‌های در نظر گرفته شده برای استراحت وی درک خود را از شرایط او نشان دهید؛ و یا به کودک بگویید من می‌دانم که این کار برای شما سخت است اما همه ما باید کارهای سختی را انجام دهیم که مخصوص خود ما است و هیچ کس دیگری نمی‌تواند آن ها را به جای ما انجام دهد.
  15. کمک به کودک جهت استقلال در انجام تکلیف. چنانچه گفته شد کودکان مبتلا به بیش فعالی و نقص توجه به علل مختلف توانایی انجام مستقل تکلیف را ندارند. در این شرایط وظیفه والدین هدایت تدریجی کودک به مستقل شدن است. به والدین توصیه می‌شود با جملاتی چون “آن قدر خوب یادگرفته‌ای که تنهایی بتوانی انجام بدهی؛ وقتی به تنهایی انجام می‌هی سریع‌تر تکالیف تمام می‌شود و حتی تو می‌توانی در انجام تکلیف به خواهر یا برادر کوچک‌ترت هم کمک کنی” به مستقل شدن کودک کمک کنند. توصیه اکید این است که والدین فرایند استقلال را به تدریج پیش ببرند. یعنی ابتدا در کنار کودک باشند و او را تشویق به انجام مستقل تکلیف کنند « مثلا تو مشق بنویس من هم کنار تو کتاب می‌خوانم” و یا به بهانه‌هایی مدام کودک را برای دقایقی تنها بگذارند و برگردند (و به تدریج زمان را افزایش دهند) تا به تدریج کودک مستقل شود.
  16. یافتن سبک و شیوه‌ای که کودک راحت‌تر تکالیف را انجام می‌دهد. همه والدین باید به خاطر داشته باشند که هیچ دو کودکی حتی اگر خواهر و برادر باشند مثل هم نیستند که یک قانون طلایی برای برخورد با بچه ها وجود داشته باشد هر کودکی شخصیتی منحصر به فرد دارد که والدین باید راه درست راهنمایی، نظارت و الگو دهی منحصر به کودک خود را پیدا کنند و او را تا زمان مستقل شدن و به دست گرفتن مدیریت انجام تکالیف همراهی کنند.
  17. مدیریت فضای منزل.  بعضی از والدین بایستی بپذیرند که فضای حاکم برخانه با انجام تکلیف کودک سازگاری ندارد، مثلا رفت و آمد مداوم در خانه، روشن بودن تلویزیون در طول روز، ساعات نامنظم خواب و بیداری اعضای خانه، تغذیه بی‌برنامه و نامنظم و از همه مهمتر کم‌اهمیت جلوه دادن مدرسه (غیبت‌های مکرر با هر بهانه‌ای) و تکلیف (زیاد، مسخره و بی‌فایده خواندن انجام تکلیف) و یا رواج بی‌احترامی به معلم و مسولین مدرسه در خانه و در حضور کودک، به کودکی که به علت ویژگی مفسر بد بودن از مشاهدات _از ویژگی‌های همه کودکان است- کودکان را حتی اگر مبتلا به بیش‌فعالی-نقص توجه نباشند وادار به بی علاقگی به انجام تکلیف و فرار از آن می‌کنند.

در پایان باید تاکید مجدد کرد که والدین کودکان با نقص توجه-بیش‌فعالی و اختلال یادگیری بدانند که این مشکلات در طول زمان کاهش خواهند یافت و تحت فشار قرار دادن کودک برای پیشرفت سریع نتیجه عکس خواهد داشت.